چند ثانیه...

 

 

 

چند ثانیه ...

چند لحظه مانده تا وقوع نیمه ی شب

بیست و یک ماه دی کنار سال نود

بیستمین روز دی به حال مرگ قریب

باید از  یاد  ادمان  سترده  شود

 

یک جهان برگه در کتابخانه ی شهر

در پی حل مشکل بقای اجباری

عده ای پزشک توی مرده ها به دنبال

هورمون شعر توی خواب بیداری

 

قلب شهرمان پر از هیاهو بود

گاه و بیگاه جیغ یک زن سرد

گاه پرواز یک جنین به سقوط

در توالی زایش زن و مرد

 

جسم جاده ها به فکر بارش برف

باد ارام سرد میدود همه جاست

پشت درها سکوت می کند گویی

یاد ارواح خواب رفته در رویاست


نیمه شب ساعت بزرگی شهر

زندگی روز بعد را مشخص کرد

تا دم صبح خیس دور خود چرخید

روزگار پیش را مرخص کرد

 

مردمان خواب با بخار گرم اتاق

بالغان خواب بدون قصه ی کودک

عالمانی که کشف کرده اند امروز

باد توی شاخ خیس میزند برفک!

 

یک جهان بدون افرینش معنی

در خیالت بیار.. کار سختی نیست

یک جهان واقعی بدون توجیه است

زندگی بی خیال مرگ تدریجی است

 

چند لحظه گذشته از وقوع نیمه ی شب

بیست و یک ماه دی کنار سال نود

شاید   آفرینشی   کنار ما  باید

بر تن خاطراتمان سپرده شود.....

 

ن.بهداروند

 

 



نظرات شما عزیزان:

علی
ساعت9:39---2 مرداد 1394
سلام اقا نوید من دوبار دیگ هم اینجا برات پیام گذاشتم با اسم سه نقطه«...»،البته عذرخواهی میکنم ک اسممو نگفتم قصد جسارت نداشتم،میدونی ی جورایی این س نقطه شده اسم مستعار من برا نوشته هام...راستش من شعر نمیگم اما گاهی ی چیزایی برا دل خودم ب صورت متنای کوتاه مینویسم مثل همونی ک برا شما گذاشتم امشب باز فال گرفتم......میخام اگ اگ بشه ی وبلاگ برا خودم درست کنم و نوشته هامو بذارم اونجا خیلی خوشحال میشم اگ دوس داشتی باهم تبادل لینک کنیم

آیلین
ساعت0:22---16 تير 1394
منو نمیشه حدس زد با این غرور لعنتی...

...
ساعت20:50---31 خرداد 1394
از استاد آذر:
این خاصیت عشق است باید بلدت باشم
سخت است ولی باید در جذر و مدت باشم
ممنون نویدجان
پاسخ: ممنون از حضور گرمت


...
ساعت1:41---28 خرداد 1394
امشب باز فال گرفتم باز حافظ گفت طالعت بلند است زندگی رو ب راه است ستاره ات پرنور است *غم فراق رو ب پایااااان است *...ولی افسوس.....
افسوس ک....کاش میشد تمام حرفها را زد بی آنکه آبروی دل را در سه نقطه ها پنهان کرد

پاسخ: ممنون از نظرات زیباتون


حمید
ساعت6:53---27 خرداد 1394
این همه تاریخ..چرا بیست دی؟!میشه علت مهم بودن بست دی و تو این شعر بگی...ممنون دوست عزیز
a long story


سارینا
ساعت8:18---26 خرداد 1394
دوستان من ده بار این شعر خوندم کجاش نوشته دلت تنگ یک نفر که باشد...که نمیبینمش و شما میبینید؟؟؟!!!!!!
بگید ماهم ببینیم.....؟؟؟؟؟؟
بسیارزیبا است اشعارت مخصوصا میانه فراموش زندگی اما خیلی غمگینه...هی
درکل بیشتر مطالبت تم غمگین داره حتی همین میانه فراموش با اینکه عاشقانه اس ..اخ چرااا؟؟
پاسخ: a long story ....


علی رضا
ساعت18:22---20 خرداد 1394
شروعش ترسناک به نظر میرسید تا حدی غافلگیر کننده هم بود
موفق باشید
ممنون دوست عزیز


hamid. c
ساعت18:12---20 خرداد 1394
yade ye tarane oftadam
ba tamame vojood ghmginam


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : سه شنبه 19 خرداد 1394برچسب:شعر, چارپاره, | | نویسنده : نوید بهداروند |